متن لایحه دفاع زوج در مقابل مطالبه نفقه زن
بسمه تعالی
ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدید نظر استان تهران
با سلام
احتراما اینجانب احمد .... در مقام پاسخ به تجدیدنظرخواهی وکیل محترم تجدید نظرخواه نسبت به دادنامه شماره ..... صادره از شعبه 263 دادگاه خانواده در پرونده کلاسه فوق با موضوع مطالبه نفقه، مراتب زیر را به به عرض می رسانم:
اینجانب و همسرم در سال 1379 با یکدیگر ازدواج نمودیم و از همان تاریخ ازدواج تاکنون به اصرار همسرم در منزل متعلق به ایشان ساکن هستیم و هیچگاه جدا از یکدیگر زندگی نکرده ایم.
در طول این 21 سال زندگی مشترک تمامی هزینه های زندگی اعم از خوراک و پوشاک و هزینه های درمانی و حتی هزینه های زیبایی و بهداشتی همسرم را تمام و کمال و در حد توانم پرداخت نموده ام و هرگز از انجام وظایف خود به عنوان شوهر ایشان کوتاهی ننموده ام و خود زوجه نیز به این امر اقرار دارد.
در تمامی این سالها زندگی من و همسرم همیشه مسالمت آمیز و به دور از اختلاف بوده است و نه تنها همسرم هیچگاه از من درخواست تهیه مسکن دیگر و یا تخلیه آن منزل را ننمودند بلکه زندگی ما در منزل متعلق به ایشان به خواست و اصرار خود ایشان بوده است.
حالیه ایشان با اخذ وکیل دادگستری اقدام به طرح دعوای مطالبه نفقه بابت تمامی این 21 سال که با یکدیگر زندگی مشترک داشته ایم نموده اند که دادگاه محترم بدوی به درستی حکم به بی حقی ایشان صادر کرد و وکیل ایشان اقدام به تجدید نظرخواهی از رای بدوی نموده است.
نظر به مراتب فوق و در پاسخ به لایحه وکیل تجدید نظر خواه به عرض می رسانم:
1- در خصوص بند یک لایحه وکیل تجدید نظرخواه که اظهار داشته" پذیرش پرداخت نفقه از سوی زوج دلیل بر قبول دین بوده و بار اثبات صحت و نحوه پرداخت آن به عهده زوج می باشد" لازم به ذکر است که:
اولاً زمانی که زن و شوهری بیست و یک سال با یکدیگر زندگی می کنند، مرد هیچگاه به ذهنش هم خطور نمی کند که بابت تمام هزینه هایی که برای خانواده و همسرش می کند از همسرش رسید بگیرد یا مدرک پرداخت هزینه های خورد و خوراک و پوشاکی که برای همسرش تهیه می کند را جمع آوری نماید.
ثانیاً اگر زنی ولو برای مدت کوتاهی از همسرش نفقه دریافت نکند و هزینه های زندگی اش از سوی همسرش تامین نگردد به ادامه زندگی مشترک نمی پردازد و همین مدت طولانی 21 سال زندگی مشترک من با همسر و فرزندانم به تنهایی کافی و گویای تامین نیازهای مالی ایشان می باشد.
ثالثاً اینجانب در طول تمام این سالهای زندگی علاوه بر تهیه تمامی نیازهای مادی و جسمانی و روانی همسرم، برای این که همسرم هرگاه احساس نیازی داشت برای خود خرید کند، بصورت مستمر به حساب ایشان پول واریز می نمودم که تا کنون نیز این رویه ادامه دارد و در صورت صلاحدید دادگاه محترم تجدید نظر استعلام مبالغ واریزی از حساب من به حساب همسرم مثبت این مطلب می باشد.
این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.
لازم به ذکر است در تمام این سالها که من و همسرم با یکدیگر زندگی می کردیم تمام هزینه های زندگی بر عهده من بوده است و این مبلغ که به عنوان پول جیب به همسرم می پرداخته ام تنها بخش کوچکی از هزینه هایی بوده که من بعنوان نفقه همسرم برای وی هزینه می کرده ام.
در ضمن طبق قانون مدنی هر مردی با توجه به توانایی مالی خود و شان همسرش نفقه همسرش را فراهم می نماید و در تمام طول این سالهای زندگی مشترک تمام تلاش من در جهت فراهم کردن بهترین زندگی برای همسر و فرزندانم بوده است و تمام درآمد خود را برای همسر و فرزندانم هزینه کرده ام. لذا این ادعای وکیل محترم واهی و ناشی از عدم اطلاع وی از مقررات قانونی و یا تلاش ایشان به نادیده گرفتن قوانین و وارونه نمایاندن واقعیت می باشد.
2- در خصوص بند دو لایحه تجدیدنظرخواهی وکیل محترم که اظهار داشته" تمام اسباب و وسایل زندگی را زوجه تهیه نموده است" لازم به ذکر است که :
این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.
به هر صورت این که خانم وسایلی را تحت عنوان جهیزیه به زندگی مشترک می آورد نمی تواند به عنوان دلیلی بر عدم پرداخت نفقه از سوی زوج تلقی شود. کما این که آوردن جهیزیه داوطلبانه و به میل خود زوجه بوده است و هر زمان وسیله ای نیاز بوده و یا کم و کاستی وجود داشته است توسط اینجانب تامین گردیده ا ست.
3- در خصوص بند سه لایحه وکیل محترم تجدید نظرخواه که اظهار داشته"تهیه منزل مشترک و اثاثیه از سوی زوجه دلیل عدم پرداخت نفقه از سوی زوج می باشد" لازم به ذکر است:
این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.
در خصوص سکونت در منزل نیز همانگونه که خود زوجه به این امر اذعان دارد به درخواست خود ایشان بوده است و سکونت 21 ساله در منزلی که به نام ایشان بوده است (صرفنظر از این که مبنای مالکیت ایشان چه بوده است) و سکوت زوجه در طی تمام این سالها اماره ای بر رضایت زوجه نسبت به سکونت در این منزل داشته است چه این که اگر نسبت به ادامه زندگی مشترک در این منزل عدم رضایت داشتند قطعا در طی این 21 سال اظهار می نمودند و یا حداقل نسبت به طرح دعوای الزام به تهیه مسکن و یا خلع ید اینجانب اقدام می نمودند. بنابراین باید بر طبق امارات قانونی و ظاهر عمل نمود که دادگاه محترم بدوی نیز به درستی و با همین استدلال که زندگی مشترک ظهور در پرداخت نفقه دارد و درصورتی که خانم نسبت به اجرت المثل ایام تصرف ملک ادعایی دارد باید از طریق دادگاه حقوقی مطالبه نماید، حکم به بی حقی تجدیدنظرخواه صادر نموده است.
نظر به مراتب فوق رد تجدیدنظرخواهی واهی وکیل محترم تجدیدنظر خواه و تایید دادنامه بدوی که به درستی و مطابق مقررات قانون و عدل و انصاف صادر گردیده است از محضر آن مقامات محترم مورد تقاضا می باشد.
با تشکر و تجدید احترام